به یک آرزو رسیدیم
با سلام
من و مامان بنیامین به یک آرزوی زیبامون داریم نزدیک میشیم آنقدر نزدیک که فکر میکنیم بهش رسیدیم
بنیامین دیروز برای نخستین بار به صورت ارادی و بلند خندید به صورتی که حدود 3 ثانیه طول کشید و من و مادرش را ذوق زده کرد
دعا میکنیم سهم زیادی از خنده قسمتش باشد...
==================
در ضمن طبق نظر دوستان، از این پس کمتر عکس بنیامین را میزاریم لی سعی میکنم حداقل هفته ای دوبار وبلاگ بروز شود .
از آنجایی که نه من و نه مادرش نسبت به عکسهای بنیامین بخیل نیستیم لذا کلیه دوستانی که به دلیل دوری راه، و یا مسائل خاص قادر به دیدن حضوری بنیامین نیستند میتونند ایمیل بدهند تا براشون نی نی بفرستیم - البته کپی برابر اصل نی نی را...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی